نقدها و برداشت‌های متفاوتی درباره پدیده مهاجرت در رسانه‌های جمعی دیده و خوانده‌اید. اینکه ما سعی کنیم نیمه خالی لیوان را نگاه و روی جنبه‌های منفی مهاجرت تمرکز کنیم چندان مفید نخواهد بود. صحبت از کمپ‌های نگه‌داری از مهاجران، موضوع پناهندگی، غرق شدن مهاجران در دریای بین ترکیه و یونان، فرار مغزها و … بارها و بارها در رسانه‌های جمعی دنیا مطرح شده است. شاید شما به عنوان مخاطب، حدس بزنید که نویسنده این مقاله قصد دارد تا با نادیده گرفتن جنبه‌ها و اثرات منفی پدیده مهاجرت، سعی کند تا آن را بسیار پررنگ و لعاب جلوه دهد.

حقیقت این است که صحبت از زیبایی‌های آبشار نیاگارا، ماچو پیچوی دوست داشتنی پرو، کولوسئوم ایتالیا، دیدن پاریس، شهر مد و لباس و …  برای هر شخصی هیجان‌انگیز است. تحصیل در بهترین دانشگاه‌های دنیا و دست یافتن به جدیدترین اطلاعات در زمینه رشته دانشگاهی خود، بورسیه‌های وسوسه کننده، رفاه مالی و سطح بهداشت بالا قطعا هر شخصی را درصدد تغییر در وضعیت کنونی  زندگی خود قرار می‌دهد.

اما، صرفا پرداختن به جنبه‌های منفی پدیده مهاجرت ما را آن گونه که باید و شاید با این پدیده جهانی به خوبی آشنا نمی‌کند. همان طور که جا انداختن کشور مقصد در ذهن مخاطب همانند مدینه فاضله‌ای که همه چیز در آن برای شما مهیا و فراهم بوده و هیچ کمبودی احساس نمی‌کنید از اساس کاری غلط است .

ما به عنوان گروه مهاجرتی رساک، معتقدیم که پدیده مهاجرت را آن گونه که در واقعیت است، باید بپذیریم و سعی کنیم اطلاعات درست و بدون کم و کاست، در کمال صداقت در اختیار مخاطبان خود قرار دهیم. این مسئولیتی است که بر دوش مشاورین و وکلای مهاجرتی گروه رساک که سال‌های طولانی در این حوزه مشغول به فعالیت هستند سنگینی می‌کند. حقیقت این است که وقت  آن فرا رسیده که این واقعیت را بپذیریم که مانند امواج روی دریاها که بسیاری از مهاجران از آن عبور می کنند، جزر و مد حرکت انسان را نمی توان متوقف کرد.

از آنجا که اغلب رسانه‌ها و بحث‌های عمومی در مورد مهاجرت بیشتر بر جنبه‌های منفی آن متمرکز می‌شوند، در این مقاله قصد داریم تا برخی از برداشت‌های نادرست از پدیده مهاجرت را بیان کرده و سپس شما را با مزایای کلیدی آن آشنا کنیم.

باورهای غلط

  • عدم نیاز اتحادیه اروپا به مهاجران با مهارت در سطح پایین

عموم افراد فکر می‌کنند که اتحادیه اروپا به مهاجران با مهارت در سطح پایین نیاز ندارد. اما واقعیت کاملا بر عکس این موضوع است. مهاجران با مهارت در سطح پایین با داشتن مشاغلی که برای بومیان نامطلوب است، به عملکرد اقتصاد اروپا کمک می‌کنند. این موضوع به بومیان اجازه می‌دهد تا شغلی با مهارت بالاتر و با درآمد بیشتر داشته باشند. مثلا در ایتالیا، بخش‌هایی که به نیروی کار با مهارت در سطح پایین نیاز دارند مانند مراقبت در منزل، تهیه غذا و خدمات، به رشد خود ادامه خواهند داد. به عبارت دیگر، به کارگرانی با مهارت پایین نیز نیاز خواهد بود. در جاهای دیگر، مانند کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مهاجران 90 درصد نیروی کار را تشکیل می‌دهند، بنابراین، این اقتصادها بدون مهاجران به سادگی فرو می‌ریزند.

  • دزدیدن مشاغل افراد بومی توسط مهاجران

یکی دیگر از باورهای بی‌اساس دیگر این است که مهاجران مشاغل بومی را می‌دزدند. این تصور نادرست در کشورهایی که نرخ بی‌کاری بالاتری دارند رایج‌تر است. کشورهایی با نرخ بیکاری بالا اغلب کشورهایی هستند که نرخ مهاجرت کمتری دارند.  بر خلاف ادعای برخی از سیاست‌مداران و رسانه‌ها که از فرضیه بالا حمایت می‌کنند، نه افکار عمومی و نه تحقیقاتی که مبتنی بر شواهد باشد مهر تایید بر این ادعا که مهاجران شغل کارگران بومی را می‌گیرند نمی‌زند.

اگر رکود سال 2008 را به یاد بیاورید، عمومی نظرسنجی‌ها در شش کشور مقصد مهاجران پس از دوران رکود نشان می‌دهد که اکثر مردم بر این باورند که مهاجران مشاغل خالی را پر می‌کنند و بسیاری معتقدند که حتی آنها ایجاد شغل کرده، آسیبی به کار کارگران بومی نمی‌زنند. تحقیقات مبتنی بر شواهد نشان داده است که مهاجران – در تمام سطوح مهارتی – به طور قابل توجهی نه تنها اشتغال بومی را در کوتاه مدت تحت تاثیر قرار نداده، بلکه در دراز مدت آن را تقویت می‌کنند.

  • تضعیف سیستم رفاهی کشورها توسط مهاجران

داده‌های سازمان همکاری اقتصادی و توسعه  تأیید می‌کند که خانوارهای مهاجر به طور متوسط، سالانه 5000 یورو به بودجه عمومی کشورهای میزبان کمک می‌کنند، برخلاف اتهامات مکرر مبنی بر «گردشگران سودمند» که سیستم رفاهی کشورهای اروپایی را تضعیف می‌کنند. مطالعات بریتانیا نشان می‌دهد که تأثیر مالی مهاجرت در این کشور برای دوره سه ساله از سال 2007 تا سال 2009 ، حدود 0.46 درصد از تولید ناخالص داخلی بوده است که بیشتر از سایر کشورهای عضو  سازمان همکاری اقتصادی و توسعه  است. مهاجران در بریتانیا نسبت به افرادی که در بریتانیا متولد شده‌اند کمتر در مسکن‌های  اجتماعی زندگی می‌کنند، حتی اگر از کشورهای فقیرتر آمده باشند. مهاجران، کشورهای دریافت کننده را اندکی ثروتمندتر می‌کنند و هرگز فقیرتر نمی‌شوند.

مهاجران بسیار ماهر و وجود تنوع در محیط کار، بر بهره‌وری کار در کشورهای دریافت کننده تأثیر مثبت می‌گذارد. تنوع، نه تنها در میان افراد بسیار ماهر، بلکه در میان افراد کم‌مهارت، باعث می‌شود کشورها در درازمدت مولدتر و ثروتمندتر شوند. همچنین، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مهاجرت از طریق تخصصی‌سازی و پذیرش فناوری‌هایی که برای آنها به مهاجران نیاز است، بهره‌وری نیروی کار را در ایالت‌های ایالات متحده افزایش داده است.

علاوه بر این، مهاجران به جای محدود کردن، ظرفیت نوآوری جوامع میزبان را افزایش می‌دهند. درخواست‌های ثبت اختراع در اروپا در کشورهایی که سیاست‌هایی برای جذب مهاجران بسیار ماهر دارند، بیشتر است. حضور مهاجران با مهارت بالا و دانشجویان خارجی در آموزش عالی به ایجاد دانش نیز کمک می‌کند و شواهد نشان می‌دهد که مهاجران فعالیت ثبت اختراع بومیان را نیز افزایش داده‌اند.

  • فرار مغزها یا گردش مغزها!

علیرغم چالش‌های شناخته‌شده‌ای که «فرار مغزها» برای کشورهای در حال توسعه ایجاد می‌کند، چیزی که اغلب به آن اشاره نمی‌شود این است که مهاجرت متخصصان بسیار ماهر، انگیزه‌ای برای بومیان است تا تحصیلات بیشتری را که بدون چشم‌انداز مهاجرت داشته باشند، کسب کنند. یک مطالعه تجربی بر روی 127 کشور در حال توسعه نشان می‌دهد که دوبرابر شدن دورنمای مهاجرت با مهارت بالا، نسبت بومی‌های بسیار ماهر در آن کشورها را پس از 10 سال، 1.054 و در بلندمدت 1.226 برابر می‌کند. مهاجرت افراد بسیار ماهر از کشورهای منطقه اقیانوس آرام باعث می‌شود افراد بیشتری مایل به کسب آموزش عالی در آن کشورها باشند. من فکر می‌کنم که ما باید بهتر درک کنیم که چگونه کشورها می‌توانند برای کاهش هزینه‌ها و افزایش مزایای مهاجرت با مهارت بالا همکاری کنند، به عنوان مثال از طریق برنامه‌های بازگشت موقت مهاجران با مهارت بالا مقیم خارج از کشور برای انتقال مهارت‌ها و آموزش، برای ترویج مفهوم  “گردش مغز”.

تا اینجا در مورد برخی از برداشت‌های غلط و نادرست درباره مهاجرت صحبت کردیم. در ادامه، شما را با برخی از واقعیت‌های موجود درباره مهاجرت آشنا می‌کنیم.

گوگل و یاهو، شرکت هایی از جنس مهاجران

یکی دیگر از جنبه‌های مثبت و اغلب نادیده گرفته شده مهاجرت این است که مهاجران کارآفرین هستند و برای مهاجران و بومیان به طور یکسان شغل ایجاد می‌کنند. شرکت‌هایی مانند گوگل، اینتل، پی‌پال و یاهو همه توسط مهاجران تأسیس شده‌اند. مهاجران 25 درصد از شرکت‌های دولتی تحت حمایت سرمایه خطرپذیر و 40 درصد از شرکت‌های فناوری تحت حمایت سرمایه خطرپذیر را راه‌اندازی کرده‌اند. در 2 از 4 شرکت مهندسی و فناوری که در ایالات متحده بین سال های 1995 تا 2005 تأسیس شده‌اند، حداقل یک مهاجر وجود داشته است.

بنیان‌گذار کلیدی این شرکت‌ها مسئول تولید بیش از 52 میلیارد دلار فروش و ایجاد تقریباً نیم میلیون شغل تا سال 2005 بودند. چنین مشارکت‌هایی تنها در دهه گذشته افزایش یافته است. بنیان‌گذاران شرکت‌های مهاجر تمایل به تحصیلات پیشرفته در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات و نرخ بالای کارآفرینی و نوآوری دارند.

مهاجران، مکمل نیروی کار محلی

مهاجران، همچنین به جای رقابت با نیروی کار محلی، با ارائه مهارت‌ها در همه سطوح و نیروی کار مورد نیاز در اکثر کشورهای توسعه یافته، مکمل نیروی کار محلی هستند. تجزیه و تحلیل 30 کشور نشان داده است که بسیاری از آنها، از جمله ایالات متحده، مکزیک، کانادا، شیلی، برزیل، چین، اسپانیا، بریتانیا، فرانسه و سوئد با “عدم تطابق استعداد” روبرو هستند، به این معنی که استعدادهای موجود نیروی کار، مهارت‌های مورد نظر کارفرمایان را ندارد. تحقیقات گروه مشاوره بوستون نشان می‌دهد که آلمان تا سال 2020 تا 2.4 میلیون نفر و استرالیا 2.3 میلیون نفر با کمبود نیروی کار مواجه خواهند شد. اما این موضوع فقط برای کشورهای توسعه یافته صادق نیست. گزارش اخیر موسسه جهانی مک کینزی تخمین زده است که تا سال 2020، 38 تا 40 میلیون کمبود نیروی کار با تحصیلات عالی در سطح جهان و 45 میلیون کمبود کارگر با تحصیلات متوسطه در کشورهای در حال توسعه وجود خواهد داشت. کارگران با مهارت بیشتر در چین مورد نیاز خواهند بود و کارگران با مهارت متوسط بیشتری در اقتصادهای در حال توسعه آسیای جنوبی و جنوب صحرای آفریقا مورد تقاضا خواهند بود.

مهاجران و کشورهای مبدا

وقتی در مورد کمک مهاجران به جامعه در سطح جهانی صحبت می‌کنیم، نمی‌توانیم از کمک‌های آنها به کشورهای مبدأ خود عبور کنیم. با توجه به اینکه همه ما در این دهکده جهانی چقدر به هم پیوسته‌ایم، در واقع جدا کردن کمک به کشورهای مبدأ مهاجران از کشورهای مقصد، دشوارتر می‌شود. خود مهاجران در تقویت این ارتباطات، جابجایی بین کشور و کشور میزبان، اغلب به طور موقت، و ایجاد شبکه‌های فراملی کمک می‌کنند. طبق آخرین برآوردهای بانک جهانی، پول فرستاده شده توسط مهاجران به کشورهای مبدا خود، چیزی حدود 404 میلیارد دلار در سال 2013 بوده است. همان طور که کوفی عنان زمانی گفته بود، حواله‌ها «فوری‌ترین و ملموس‌ترین فایده مهاجرت بین‌المللی» است که منظور همان هزینه‌های بیشتر بهداشت و آموزش برای خانواده‌هایی است که عقب مانده‌اند.

بازگشت مهاجران

از سوی دیگر، مهاجران نیز می‌توانند تصمیم به بازگشت بگیرند و به طور فزاینده‌ای این کار را انجام دهند. مردم با انبوهی از مهارت‌ها و تجربه بازمی‌گردند تا در کشورهای خود مشارکت کنند، به این معنی که مهاجرت می‌تواند در نهایت برای کشورهای در حال توسعه مفید باشد. علاوه بر این، قصد مهاجران برای بازگشت تنها به یک محاسبات مالی خالص بستگی ندارد و بررسی‌ها در میان مهاجران نشان‌دهنده تمایل مکرر برای بازگشت است، به عنوان مثال، برای پزشکان هندی در بریتانیا.

مهاجران همچنین جریان کالاها، عوامل و دانش بین کشورهای مبدأ و مقصد را تسهیل می‌کنند و شبکه‌های پرباری را ایجاد می‌کنند که برای جوامع مبدأ آنها مفید است. یکی از برجسته‌ترین موارد کمک‌های مثبت، ظهور بخش فناوری اطلاعات در هند در دهه 1990 است – یک انقلاب واقعی فناوری اطلاعات – از طریق گردش مغز، مهاجرت بازگشت و کمک به موسسات رسمی و شبکه‌های کارشناسان در خارج از کشور. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مهاجرت افراد ماهر به افزایش سرمایه‌گذاری خارجی در کشورهای مبدأ مهاجران کمک می‌کند و شبکه‌های تجاری بین کشورهای مبدأ و مقصد ایجاد می‌کند. در مجموع، اگرچه افراد بسیار ماهر که یک کشور را ترک می‌کنند نشان‌دهنده از دست دادن سرمایه انسانی است، اما دستاوردهای جوامع در کشورهای مبدأ از داشتن اتباع بسیار ماهر در خارج از کشور نیز باید مورد تایید قرار گیرد.

مهاجرت، یکی از موثرترین راه‌ها برای چنگ زدن به فرصت‌های بهتر

یک واقعیت ساده را در نظر بگیرید. بیش از ۸۰ درصد از درآمد احتمالی یک فرد در آینده تنها توسط دو عنصر تعیین می‌شود: کشور محل تولد فرد و طبقه درآمدی والدین او. اگر این درست باشد، به این معنی است که ویژگی‌ها و ظرفیت شخصی یک فرد برای پیش‌بینی میزان رفاه فرد در آینده در مقیاس جهانی نسبت به کشوری که اتفاقاً در آن متولد شده، کمتر مرتبط است. پس از آن، مهاجرت در نهایت به موثرترین راه برای مردم تبدیل می‌شود تا فرصت‌های بهتری در پیش رو داشته باشند. کارگرانی از کشورهای در حال توسعه که به ایالات متحده مهاجرت می‌کنند چهار برابر بیشتر از آنچه در خانه دارند برای انجام دقیقاً همان کار درآمد دارند. مهاجرت از مالاوی به آفریقای جنوبی دستمزد یک پرستار را بیش از دو برابر می‌کند. کارگران تایلندی که به تایوان یا هنگ کنگ می‌روند حداقل چهار برابر بیشتر از تایلند درآمد دارند.

البته درآمد بالاتر تنها بخشی از ماجراست. بدیهی است که مردم برای بهبود معیشت خود و خانواده‌هایشان مهاجرت می کنند. بر اساس داده‌های نظرسنجی جهانی گالوپ، این گزارش نشان می‌دهد که مهاجرت جنبه‌های مختلف رفاه مهاجران را در ابعاد مختلف بهبود می‌بخشد. مهاجران در شمال، به ویژه کسانی که از شمال مهاجرت کرده‌اند، کسانی هستند که از نظر ارزیابی زندگی، مالی و سلامتی وضعیت بهتری دارند و تمایل دارند زندگی خود را بهتر از زمانی که مهاجرت نکرده بودند، رتبه‌بندی کنند. در حالی که مهاجران در جنوب از نظر مالی وضعیت بهتری دارند، وضعیت رفاه خود را مشابه یا بدتر از زمانی که مهاجرت نکرده بودند ارزیابی می‌کنند. علاوه بر این، مهاجران در کشورهای توسعه‌یافته مشکلات کمتری را در تهیه غذا و سرپناه نسبت به زمانی که مهاجرت نکرده بودند گزارش می‌کنند، اگرچه این تصویر برای مهاجرانی که در کشورهای در حال توسعه حرکت می‌کنند چندان مثبت نیست. مهمتر از همه، مهاجرت نتایج سلامت مهاجران را هنگام مقایسه مهاجران با کسانی که عقب مانده‌اند، بهبود می‌بخشد.

به افسانه ها و باورهای نادرست درباره مهاجرت پایان دهیم!

امیدوارم بتوانم همه شما را متقاعد کرده باشم که مهاجران به طرق مختلف کمک زیادی هم به کشورهای مبدا و هم به کشورهای مقصد می‌کنند. با این حال، ما نباید فراموش کنیم که چنین کمک‌هایی گاهی اوقات هزینه بسیار زیادی برای مهاجران دارد. اگر می‌خواهیم مزایای مهاجرت را برای همه بازیگران درگیر به حداکثر برسانیم، از بین بردن افسانه‌ها و باورهای نادرست بسیار و بسیار رایج در مورد مهاجرت ضروری است. به همین دلیل است که IOM کمپین مشارکت مهاجران را راه‌اندازی کرده است. مقابله با اطلاعات نادرست برای ایجاد پرونده مهاجرت، نیازمند یک پایگاه شواهد قوی و اطمینان از ارائه حقایق به گونه‌ای است که مردم بفهمند. اگر بخواهیم با تصورات نادرست درباره مقیاس و تأثیر واقعی مهاجرت مقابله کنیم، شواهد، داده‌ها و ارزیابی‌های بهتر از تأثیر سیاست‌ها و برنامه‌های مهاجرت ضروری هستند. تنها در این صورت است که سیاست‌مداران می‌توانند سیاست‌ها و چارچوب‌های قانونی مبتنی بر واقعیت را توسعه دهند که به نیازهای واقعی پاسخ می‌دهند و در عین حال حمایت و ادغام مهاجران را در جوامع میزبان ارتقا می‌دهند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 + 13 =